دیشب خواب تو دیدم

من اسمم شیطان بزرگه(نصف رفیقام تو سایتن اسممو نمیتونم بگم)خلاصهاین قضیه که میخام بگم مال پارسالهاینو بگم اولش گاهی اوقات تشکر که نمیکنید هیچ حدالقل فوحش ندید این آخرین داستانیه که مینویسم البته اگه خوشتون بیاد شاید نوشتم.اصل مطلب تو شهر بازی کار میکردم ی شب دوتا دختر قشنگ یکی بلوند(بعدا فهمیدم اسمش تینا است)و یکی مو مشکی (مریم)اومدن واسه بازی تو قسمتی که من کار میکردم(من قسمت کنترل اژدها بودم)از هیکل تینا بگم ی دختر لاغر برعکس داستان سکسیا کونشم لاغر بود و ممه هاشم زیر ۶۰بودن اندازه پرتقال ولی قیافه قشنگی داشت.ولی مریم یکم از تینا پرتر بود سنشم چندسالی بزرگ تر(تیناحدود۱۷ساله بود)خلاصه خیلی تو کف مریم بودم من ولی از تینا هم خوشم میومد(کلا عاشق مو مشکی ام)سوار دستگاه شدن و پولشو حساب کردن و رفتنبرعکس داستان سکسی هایی که میخونیم تو سایت۹۰درصدشونم دروغن من نه شماره بهشون دادم و ن زورگیری یا چیز دیگه ای…روز بعد ی رفیق دارم گفتشیطون کص پولی میکنی؟گفتم اره تازه از صاحب کارم صد تومن گرفتم اوکی اش کن بریم.گفتی خونه تیمی اومده محلمون بریم اونجا گفتم اطلاع ندارم خب خلاصه دستمو گرفت رفتیم در خونشون که تازه اومده بودن تو محلمون.به رفیقم گفتم اگه گفت آشنا تون کیه بگیم کی گفت من خودمم نرفتم حالا یا بخت و اقبالرسیدم در خونشون در باز بود ی مرده سن بالا دم در بود گفت بفرماییدگفتم اومدیم واسه برنامهگفت سریع بیاید توتو حیاط بودیم ی خانمه سنش حدود ۴۰سال بود از اون کص های سن بالا و کون و ممه گونده بودگفت نفری۵۰تومن بدید برید تو اتاق تا بیام در هالو باز کردم برم داخل دیدم بعله تینا و مریم تو هال مث خرس خوابنرفتیم تو اتاق خواب منتظر موندیم تا بیاد(خدا خدا میکردم خاله رو بکنم)اومد گفت تینا رو بیدار کردم الان میاد یکیتون بیاد تو هال بشینه تا اون بکنهدو هزاریم افتاد که باید تینا بکنم بهش گفتم من خودتو میخام ی اخمی کرد گفت من اهل این کارا نیستم(بعدا فهمیدم خودش به هرکسی نمیده مشتری ویژه داره)از اتاق رفتم بیرون تینا اومد ی دست به رفیقم که اسمش داوده داد و داوود اومد بیرون.من رفتم داخل وای چی میدیم تینا لخت فقط ی تیشرت تنشهسلام کردم بهش و لباسامو در اوردم لامصب تا الان تو عمرم همچین بدم نرمی ندیده بودم روناشو میمالوندم خاستم تیشرتشو در بیارم گفت خجالت میکشم منم بیخیال شدمیکم کیرمو با بی میلی مالوند تا سیخ شد با دندونش پلاستیک کاندومو پاره کرد و با دست کشید رو کیرم رو کمر دراز کشیده بود و پاهاشو مدل هفتی داده بود بالا یواش سر کیرو هل دادم داخل آنچنان تنگ نبود ولی مشخص بود تازه جنده لاشی شده شروع کردم به تلمبه زدن ریز و یواش میزدم پنج دقیقه گذشت دیدم چشماشو میبنده و نفسشو حبس میکنه منم شدت تلمبه زدن رو بیشتر کردم و ارضاع شدم.دیدم به سختی از جاش بلند شد و رفت چند برگ دستمال کاغذی از جاش برداشت و شروع به پاک کردن خودش کردمنم خدافظی کردم و رفتم خونمون.پ ن.ی بار دیگه هم تینا رو کردم ولی اینبار دوتا کپسول ویاگرا خوردم و چنان تلمبه زدم که پوست رو زانوهام سایده شد.پ ن۲.جنده خونه از پیش خونمون بار کرده و رفته ی محله پایین تر ولی متاسفانه چند وقتیه پول ندارم برم بکنم.نتیجه داستانجنده کردن خیلی خوبه نسبت به کردن دوست دختر ناموس مردم رو مخ کردن و بردن کردن به خدا افتخار نیست ی دختر که به شما اطمینان کرده رو هیچ وقت نکنید و لاشی نباشیدبعضیا میگن سکس با محارم و دختر دایی و خانم دایی و…کردیم بقیه میان زیر پستشون فحش میزارن که دروغه و فلان …ولی من این بیناموس بازیا رو از چندتا از رفیقام دیدم بعدش میان با افتخار تو جمع تعریف میکنن خاک تو سر حیف از اسم مرد.نوشته شیطان بزرگ