فریدون فامیل دور ولی نزدیک

با سلام،محسن هستم 25ساله،پدرم دبیر بازنشسته است و مادرم خانه داره،شغل خودم آزاده،یه خواهر و برادر دارم که هر دو ازم بزرگترن و ازدواج کردن ، زمان اتفاق این خاطره خواهرم تازه ازدواج کرده بود و برادرم دانشجو بود توی شیراز،میخوام خاطره اولین سکسم رو براتون تعریف کنم ،فریدون اسم یکی از فامیلهای دورمه ولی بخاطر فاصله کمی(از نظر مسافت) که تا خونه ما داشتن و هم از نظر سنی یکسالی از من کوچیکتر بود زیاد خونه ما می اومد ،خانواده شلوغی داشتن که فریدون ته تقاریشون بود، فریدون از بچگی هم خیلی فضول و شیطون بود،یادمه کلاس پنجم ابتدایی بودم که برای اولین بار برام از سکس گفت و اینکه یکشب شاهده سکس داماد و خواهرش بوده ،البته اون زمان فکر میکرد دامادشون از کون خواهرشو میکنه و برام تعریف می کرد،توی همون دوران وقتی می اومد اتاق من ،در و قفل میکرد و میگفت بیا دولای همدیگرو ببینیم،تقریبا یه اندازه بودن و فقط دول اون سفیدتر بود ،چند سالی فریدون و خانوادش (بخاطر شغل پدرش)به شهرستان رفتن ولی در دوران اوج بلوغ من که حدود پانزده سالگی من بود ،به تهران خونه خودشون برگشتن،بعد چند سال فریدون رو دیدم ،من خیلی تغییر کرده بودم ،ولی فریدون کمی چاقتر و بلندتر شده بود،و اولین چیزی که توجه منو جلب کرد کون گنده اش بود،نه تنها من هر کس که از دوستان می دید بهش میگفت کونت چرا اینقدر نسبت به بدنت گنده شده،چیزی نمیگفت، چند روز بعد ،داشتم می رفتم خونه که فریدون رو دیدم،گفت محسن میشه امشب بیام خونتون ،منم گفتم باشه مشکلی نیست،با هم رفتیم خونه ،بعد پذیرایی مادرم ،بهم گفت هنوز اتاقت همون شکلیه،که دعوتش کردم به اتاق خودم،گفت یادته محسن چقدر شیطونی می کردیم منم کمی خجالت کشیدم ،و بحث رو عوض کردم ولی باز فریدون بر میگشت به اون زمان،وقتی دید هی حرفو عوض میکنم گفت محسن تو قدت بلند شده و کمی ریش و سبیل درآوردی ولی شک ندادم دودولت همون اندازه است ولی من دول ندارم کیر دارم،هی گفتم فریدون ما بزرگ شدیم زشته،ولی اون هی تحریکم میکرد میگفت اگه مردی نشونم بده تا باور کنم،در اتاق رو قفل کردم و کیر نیمه شقم رو نشونش دادم،خشکش زده بود ،میگفت اینکه کیر نیست کیر خره ،چرا اینقدر بزرگ و کلفته ،گفتم مگه مال تو بزرگ نشده ،گفت بزرگ شده ولی نه اندازه تو،خودش بدون درخواست من شرت و شلوارش رو پایین کشید،درست میگفت،کیرش کاملا سیخ شده بود ،ولی اندازه و کلفتیش یک سوم من بود،برای شام صدامون کردن ،خودمون رو جمع و جور کردیم ،رفتیم برای خوردن شام،بعد صرف شام و ….،فریدون گفت اشکال نداره امشب خونه شما بخوابم،؟بابام گفت مشکلی نیست ولی حتما زنگ بزن اجازه بگیر،زنگ زد به خانوادش گفت که شب هم پیش محسن می مونم ،چون هم فامیل بودیم و همسایه خانوادش قبول کردن،چند دیقه بعد ،به اتاق من برگشتیم،بهش گفتم تو روی تخت بخواب من رختخواب میندازم واسه خودم،که کلی خواهش کرد پیش هم روی تخت بخوابیم ،تختم خیلی بزرگ نبود ولی به اصرار فریدون قبول کردم،فریدون دوباره صحبت سکس و کس و کون کرد و پیشنهاد داد لخت بشیم که بشدت ناراحت شدم ،آقایونی که این خاطره رو میخونن میدونن تو اون سن شهوت یعنی چی،از یکطرف خیلی دوس داشتم اون کون گنده رو بکنم از طرفی میگفتم خدا میبینه و نابودم میکنه و …فریدون وقتی مقاومت من رو دید گفت محسن تو فقط منو بکن،من هیچی نمیخوام،منم مخالفت شدید کردم و گفتم اگه بمیرم گناه نمیکنم ،اونم گفت باشه بی خیال ولی اگه خوابم ببره ،هوس کردن به سرت بزنه،من دیگه نیستم،اگر هم بخوابم ،حتی اگر کشتی هم باهام بگیری بیدار نمیشم،منم هم باور کردم ،هم قبول کردم،البته اینو اضافه کنم که کون فریدون خیلی سفید و بدون مو و بزرگ بود،(موقع نشون دادن کیرش شلوارش که پایین بود بهم پشت کرد و منم کونش رو دیدم،)فریدون بعد چند دقیقه خوابید ولی کیر من تازه بیدار شده بود و نمیخوابید،بلند شدم در اتاق رو قفل کردم،برگشتم رو تخت که دیدم فریدون بهم پشت کرده کونش در چند سانیمتری من بود ، به یاد حرفش افتادم که گفت اگه کشتی هم بگیری بیدار نمیشم،شهوت بهم غلبه کرده بود و با نور چراغ خواب بالای تختم کون بزرگشو میدیدم،شلوار و شرتم و کشیدم پایین،از طرفی نمیخواستم فریدون بفهمه،چند بار صداش کردم،جواب نداد،حتی شانه هاشو تکون دادم ،جوابی نداد،خوشحال شدم،آروم کیرمو به کونش که یه شلوار راحتی و شورت پاش بود می مالیدم،واقعا لذت بخش بود،کامل بهش چسبیدم ،چه لذتی می بردم غیر قابل توصیف ،نمیخواستم اینطوری تموم بشه ،آروم شلوارشو کشیدم پایین خیلی آروم ،شرتشم همینطور،خوشحال بودم که بیدار نشد،کیرمو به کون توپول و سفیدش می مالوندم،دقیقا وسط لپای کونش میذاشتم و می مالیدم ، وای خدا مگه لذتی بالاتر از این هم هست،وقتی حس میکردم آبم میخواد بیاد جدا میشدم تا کیرم از اون حالت خارج بشه دوباره می چسبوندم،داشت آبم میومد که یهو فریدون برگشت،زد زیر خنده ،گفت محسن تو که گناه نمیکردی پس چکار میکنی با اون کیر خریت،جوابی نداشتم،گفت از اولش بیدار بودم ولی خواستم حالتو بگیرم،بعد دیدم خودش کامل شرت و شلوارشو درآورد و منم که از پایین لخت بودم،گفتم فریدون میخوای چکار کنی؟گفت نترس،من دوس دارم کون بدم نه بکنم،دست خودم نیست،چند باری هم کون دادم ،ولی کیر تو خیلی بزرگه باید چهار دست و پا شم که بکنی تو سوراخم،اون لحظه مث این بود که کلید بهشت رو بهم دادن،بی سر و صدا و آروم از تخت پایین و اومدم و چهار دست و پا شد و کیرمو تا جایی که میتونست تو دهنش کرد و حسابی تف مالیش کرد،منم چندتا تف گنده به سفارش فریدون رو سوراخ کونش انداختم،سر کیرم راحت رفت ولی بقیه اش کمی طول کشید ،با اینکه چند بار کون داده بود ولی بازم درد داشت و میگفت لذتش به همین دردشه،واقعا نمیدونم چطوری لذت می برد،دو دقیقه نشده بود که آبم اومد و تو کون فریدون خالیش کردم،ولی مگه میشد از اون کون گذشت،بعد پنج دیقه دوباره کامل براش راس کردم ،ایندفعه راحت تر تلمبه میزدم،فریدونم با کیرش ور میرفت ،واقعا لذتبخش بود،چه لذتی ،چه کیفی ،اونشب تا صبح چهار بار گاییدمش ،تا حدود یکی دو سال کار من کردن فریدون بود و واقعا لذت بخش بود،خوبیش این بود که هرگز نخواست منو بکنه،بخدا عین واقعیت رو میگم ،شاید فحش بدید ولی فریدون هیچ وقت منو نکرد ،منم به جاش براش هدیه میخریدم یا پول بهش میدادم و شرط کرده بودم اگر به غیر من کون بده ،برای همیشه باهاش خداحافظی میکنم،بعد دو سال کردن فریدون ،نعمتی بالاتر و خیلی عالی تر به نام کس یافتم،وکون کردن رو کنار گذاشتم و به لذت بخش ترین چیز دنیا یعنی کس دست پیدا کردم که هیچ لذتی بالاتر از کس کردن در دنیای مادیات نیست،لطفا نظر بدید ولی عین واقعیت رو نقل کردم ،خواهشا درست نذر بدید،ممنوننوشته محسن کلفت