کردن اولین کس

اول اینکه سلام راستش قصدم از نوشتن این داستان اینکه بدونم بعد اینکه خوندین چه کامنت هایی میزارین خودم داستانهای بقیه بچه هارو میخونم اکثرا بنظرم دروغن یا زیادی اغراق کردن توش و کامنت ها هم گواه اینو میده که حق با منه فقط میخوام بدونم بعد خوندن یه داستان واقعی چی میگین همین?و اینکه نویسنده ی خوبی نیستم ببخشین دا…بریم سر داستان این قضیه بر میگرده به ۵ یا ۶ سال پیش من ۲۰ ساله بودم که فقط دو سه بار با دو تا از دوس دخترام سکس از کون داشتم و لذت کس رو نچشیده بودم . یه رفیق داشتم به اسم مهدی پسری نسبتا خوشگل و خوش هیکل بود اون موقع سرباز بود تو یه شهر بغلی که ۲ روز در میون میومد ۲۴ ساعت مرخصی . من یه مغازه کوچیک داشتم که همیشه میومد پیشم …این رفیق ما با یه دختر خانومی به اسم فتانه اشنا شده بود بعد چن هفته اس ام اس بازی و قرار مرار رفته بود خونشون از کون کرده بودتش ( انگار دختره پریود بوده) البته به دوستم گفته بود که دخترهستشمهدی و من خیلی صمیمی بودیم همه چیو به هم میگفتیم این رابطه رو هم به من گفته بود منم بهش گفتم خو بیار باهم بکنیم اخه مهدی گفته بود خیلی حشری هست و فوقالعاده خوب ساک میزنه وقتی از مهدی خواستم که کاری کنه که منم فتانه رو بکنم گفت من فردا میرم پادگان بیا شمارشو میدم خودت مخشو بزن منم شماره رو گرفتم یه اس ام اس رومانتیک فرستادم براش چن ثانیه نگذشته بود که پیام داد شما؟ جواب ندادم رفتم خونه شب ساعت ۱۲ باز یه پیام دیگه دادم این بار جواب نداد یکم با گوشی بازی کردم بعدش گرفتم خوابیدم گوشیمم همیشه بالا سرم میزارم نزدیکای ساعت ۳ بود که یهو دیدم گوشیم داره زنگ میخوره برداشتم جواب دادم بدون اینکه ببینم کیه اصلا یه صدای نازک و سکسی گفت چرا بهم پیام میدی اولش هنگ بودم گفتم شما؟ گفت دوتا بهم پیام رومانتیک دادی کی هستی چرا پیام میدی گفتم عاهان شمایین ببخشین اشتباهی پیام دادم اولش گفت دومی پس چی گفتم دیدم زود جواب دادی فهمیدم تنهایی اونم واس اون دادم خندید از حرفم خوشش اومد یکم صحبت کردیم که یهو مادرم داد زد حال که پسر بگیر بخواب چقدر حرف میزنی ترسیدم گوشی رو قطع کردن یهو دیدم که در اتاقم بازه منم دارم با صدای بلند حرف میزنم بعدش در اتاق رو بستم زنگ زدم بهش خندید و گفت مامانت بود گفتم عاره بعد پرسیدم مادر بابای تو کجان که گفت داداششو که راننده تریلی هست بردن برسونن به بازرگان که ماشینش اونجا تو صف بود ( شهر ما تقریبا ۳،۴ ساعت با بازرگان فاصله داره)گفتم پس تنهای گفت عاره یکم صحبت کردیم باهم دیدم نه دختر نیس بلکه مطلقه هست میگفت یه ساله طلاق گرفتم و با کسی نبودم( در حالی که ۱ هفته پیشش مهدی باهاش سکس داشت) منم گفتم که سکس از جلو نداشتم و از این حرفا که سرتونو درد نیارم تا ۵و نیم باهم حرف زدیم که اخراش سکسی بود بیشتر و من با کیرم ور میرفتم بعدش یهو یه اهی کشیدم و فهیمه ( به مهدی گفته بود اسمش فتانس به من راستشو گفت اسمش فهیمه بود) گفت چیشد یهو اه کشیدی؟؟ گفتم راستش دلم هوس کستو کرد که گفت الان؟؟ گفتم عارهگفت میتونی بیای؟؟ گفتم ادرس بدی عاره؟ ادرس خونشون رو داد نزدیک بودیم با ماشین کلا ۱۰ دقیقه راه نمیشد که گفتم باشه الان میام گفت میترسم مادر پدرم بیان گفتم زنگ بزن بگو کجان نگرانشونی اونم گفت باش زنگ زد بهم گفت که تازه میخوان برسن و حدود ۴،۵ ساعت وقت داریم تا برگردن بعدش من پاشدم حاضرشم برم خونه فهیمه اینا که یهو دیدم ساعت هنوز ۶ هم نشده و افتاب هنوز در نیومده با خودم گفتم با چه بهونه ای بزنم بیرون که یه فکری به سرم زد زود لباسای ورزشیمو پوشیدمو به بهونع ی دویدن و ورزش از خونه زدم بیرون اینقدر عجله داشتم که یادم رفت کلا پول بردارم فقط ۲ تومن همراهم بود رفتم اژنس سر کوچع یع ماشین گرفتم رفتم سر مجتمع فهیمه اینا (۲ تومن میشد کرایه اژانس) پیاده شدم زنگ زدم ادرس مجتمع و واحدشون رو داد نزدیک که شدم دیدم از پنچره نیگام میکنه خوشحال شدم زودی رفتم درو باز گذاشته بود رفتم بالا طبقه سوم بود خونشون اصلا نمیدونم چجوری پله هارو رفتم بالا فکر فکر کردن کس بودم بلاخره رسیدم در واحدشون رفتم تو همون اول بغلش کردم و بوسش کردم مثل ندید بدید ها بعدش گفت بریم اتاق خواب رفتیم نشست رو تختش به چشم مشتری براندازش کردم یه دختر تقریبا ۱۶۰ سانتی که تپل بود با سینه های ۸۰ خدایی خوشگل بود و جذاب فقط یکم شکم داشت دا یعنی تپل بود ولی بدن سفیدی داشت مثل خودم ( عاهان راستی خودمم قدم ۱۸۲ هست اون موقع ۸۰ کیلو بودم اگه اشتباه نکنم راجب کیرمم بگم که اندازه نگرفتم ولی فکر کنم نزدیک ۱۷ یا ۱۸ سانته نسبتا کلفته البته نه زیاد خوشگلم نه زیاد زشت سفیدم و اینکه موهام خورمایی رنگه ) فهمیه ۲۷ سالش بود کجا بودیم؟؟ عاهان نشست رو تخت و من یه براندازش کردم یچیزی تنش بود که اسمشو نمیدونم راستش اونو از تنش در اوردم سوتین نبسته بود ممه هاش خوش فرم بودن البته سفت کامل نبودن ولی در کل خوب بودن شروع کردم ازش لب گرفتن و خدایی عالی لب میگرفت از منم بهتر داشت اینکارو انجام میداد بعدش رفتم سراغ گوشش و گردنش تو این کار با اینکه بی تجربه بودم ولی ماهر بودم زود حشریتر شد اه و نالش در اومد یکم که خوردم باز ازش لب گرفتم با دستم سینه هاشو میمالیدم اومدم پایین نوک سینه هاشو گاز کوچولو گرفتم و بعدش شروع کردم خوردنشون گاهی محکم میخوردم که میگفت یواش تر چن دقیقه خوردم سینه هاشو اونم تو فضا بود داشت اه وناله میکرد بعدش اومدم یه بوس ازش گرفتم و رفتم شورتشو در اوردم از پاش من تا اون موقع نه کس کرده بودم نه کس خورده بودم یعنی باید بگم اولین تجربم بود اونم با کسی که کلا ۳ ساعت هم نمیشد اشنا شدم باهاش با زبونم یه لیس زدم کل کسشو بعد شروع کردم به خوردن کسش یکم بی تجربه بودم ولی فیلم سوپر اینقدر دیده بودم که بدونم چیکار باید بکنم گاهی زبونمو هم میبردم توش با انگشتم بازیش میدادم خدایی خوب داشت حال میکرد که گفت کیر میخوام منم پاشدم باز یه لب ازش گرفتم و جلوش واستادم شلوارمو در اورد شورتمو هم کشید پایین کیرمو گرفت دستش بهم زل زد حشر تو چشاش برق میزد اروم کیرمو کرد تو دهنش بعدش جلو عقب میکرد سرشو خدایی هنوز که هنوز ساک زدنش یادم نرفته عالی میزد مهدی واقعا راست میگفت پایان کیرمو میخورد تخمام رو جوری میخورد که میخواستم بترکم حس و حال عالی بهم دست داده بود ک ه تا اون موقع تجربش نکرده بودم یکم ساک زد بعد دراز کشید رو تخت و پاهاشو داد بالا گفت بکن کیر میخوام کیرمو گذاشتم دم کسش یکم بهش مالیدم ولی توش نکردم التماس رو تو چشماش میدیدم که ازم میخواست بکنم توش ولی نمیکردم فقط میمالوندم به کسش راستش از این حالت لذت میبردم دوس داشتم التماس کنه که بکنمش بلاخره به زبون اومد و گفت بکن تورو خدا که سرشو گذاشتم تو کسش یه جیغ کوچولو کشید و زود در اوردم باز مالیدم کیرمو به کسش برگشت گفت کسکش بکن توش کیر میخوام خندم گرفت فرو کردم همشو تو کسش که میخواست داد بزنه که خودش جلوی دهنشو با دستش گرفت میترسید صدامون بره طبقه پایین همسایه بشنون کیرم توش بود داشتم تلمبه میزدم حس خوبی داشت اولین بارم بود کس میکردم اون یه کس تپل و داغ که واقعا لذت بخش بود یه چن دقیقه کردمش بعد کیرمو در اوردم گذاشتم دهنش تو همون حالت که دراز کشیده بود یکم خوردش بعدش باز گذاشتم تو کسش و باز تلمبه زدم دوتامونم داشتیم لذت میبردیم بعدش بلندش باز ساک میزد برام خیلی اینکارو دوس دارم وسط سکس هی برام ساک بزنن بعدش یه لب ازش گرفتم و گفتم قمبل کن از پشت کردم تو کسش کونش خوش فرم خوش فرم نبود ولی گنده بود و جالب بود برام تو همین حالت که داشتم میکردمش با سیلی زدم به کونش خوشش اومد بازم زدم دیدم واقعا خوشش میاد ولی بعد دو سه بار زدم گفت تورو خدا نزن صداش میره پایین ( این ترسش از رفتن صدا به خونه همسایه ها خیلی اذیتم کرد وسط سکس هی گوشه یه تخت رو میگرفت که تخت جیر جیر نکنه صداش بشنون)بعدش باز کیرمو در اوردم دادم برام بخوره دراز کشیدم اون اومد روم خودش بالا پایین میشد منم با سینه هاش بازی میکردم که بعدش اوردم پایین تر و گذاشتم تو دهنم ممه هاشو و خودم زیرش تند تر تلمبه زدم خیلی حال میداد باز بهش گفتم ساک بزنه برام اونم دمش گرم زد خودشم خیلی دوس داشت ساک زدن رو بعدشم به گفتم پشت به من بشینه رو کیرم این حالتو خیلی دوس دارم یکم که بالاپایین شد خسته شد گفت تو بیا بالادراز کشید رو شکم منم یه بالش گذاشتم زیر شکمش نزدیک کسش تا کونش بیاد بالاتر و کیرمو گذاشتم دم کسش فرو کردم توش بعدش خودمو هم کامل چسبیدم بهش افتادم روش بعد چن دقیقه گفتم ساک بزن که اونم زد یکی از مدلی هایی که خیلی دوس دارم تو سکس حتما انجام بدم سرپایی از کون کردن هست بهش گفتم میخوام از کون بکنمت گفت الان بکنی دردم میاد داد میزنم صدام میره بیرون بزار دفعه بعد منم قبول کردم با اینکه از کون کردن رو خیلی دوس دارم ولی کسش اینقدر لذت بخش بود که اصرار نکردم بلندش کردم چسبوندمش به دیوار از پشت کردم تو کسش یکم کردمش با سینه هاش ور میرفتم و گردنشو میخوردم که داشت ابم میومد که کشیدم بیرون ریختم رو کمرش یکم خم شده بود بعد ازش پرسیدم دستمال کاغذی کجا هست که گفت تو اتاق پذیرایی هست رفتم اوردم دیدم بیچاره برا اینکه ابم نریزه رو زمین همین جوری واستادهپاکش کردم رفتیم دسشویی البته جداگونه یعنی اول من بعدش اون کیرمو شستم اونم کمرشو و کسشو تمیز کرد و اومد باز شروع کردم ازش لب گرفتن گفت خسته نشدی گفتم نه باو تازه گرم شدم بعدش دراز کشیدم رو تخت و کمی برام ساک زد و بعدش اون به حالت پهلو دراز کشیدو مثل فیلم سوپرا که پورن استارا با اشاره انگشت مرده رو دعوت میکنن ازم خواس که بکنمش منم کردم ازشم لب میگرفتم خیلی عالی بود این پوزیشن چن دقیقه این جوری سکس کردیم البته بیشتر رمانتیک بود و یواش یواش میکردم و بیشتر لب میخوردیم بعدش گفتم دراز بکش زمین منم کیرمو گذاشتم دهنش این بار ساک نمیزد رسما داشتم دهنشو میگاییدم بعد ازش خواستم سینه هاشو با دستش بگیره کیرمو بزارم لاش اونم این کارو کرد چن دقیقه کیرم لای ممه هاش بود داشت ابم میومد گفتم میخوری گفت نه بریز رو سینه هام منم قبول کردم ریختم رو سینه هاش رفت باز خودشو شست و اومد یه بوس ازش گرفتم گفتم دیرم شده دیگه باید برم اخه از خونه گفته بودن برگشتنی نون سنگک هم بگیر داشتم لباسامو میپوشیدم که دیدم اصلا پول ندارم برگردم چه برسه بخوام سنگک بگیرم داشتم فکر میکردم چیکار کنم که گفت چی شده گفتم جریان دستش درد نکنه رفت از کیفش یع ۱۰ عاورد داد بهم اولش تعارف کردم الکی ولی ازش گرفتم بهش گفتم بهت پس میدم گفت قابلتو نداره عزیزم داد بهم همدیگرو بغل کردیم وبوسش کردم و اومدم بیرون ساعت نزدیکای ۸ بود مردم تازه داشتن میرفتن سر کار و من باید مواظب بودم کسی نبینه تو مجتمع اونا منو که خدارو شکر کسی ندید و خارج شدم بعدش رفتم سوار تاکسی شدم راننده تاکسی هی نیگام میکرد شک کردم گفتم چی شده اینجوری نیگا میکنه لباسامو نیگا کردم گفتم شاید خوب نپوشیدم گفتم حاجی کسکش حروم زاده چی شده گفت با این لباسا کجا میخوای بری گفتم عاهان دارم میرم خونمون از کوه نوردی اومدم ( پشت مجتمع فهیمه اینا کوه بود که اکثرا مردم میرفتن اونجا ورزش کنن) گفت افرین به تو که به جا سیگار میری دنبال ورزش ته دلم خندیدم و گفتم عارع دا دوتا نون سنگک گرفتم و رفتم خونه و….امیدوارم خوشتون اومده باشه اولین بارم بود داستانمو تعریف میکردم و نوشتم اگه خوشتون اومده بگین تا باز بنویسم ممنوننوشته Ayhan